او...
خسته ام از
“او”
تنها ضمیر غایبی که مدام در
“من“
حاضر است.
[ جمعه 93/4/27 ] [ 10:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
دوستت دارم
تا شب نشده،
خورشید را لای موهایت می گذارم و عاشق می شوم
فردا برای گفتن دوستت دارم دیر است…
[ جمعه 93/4/27 ] [ 10:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
عشــــ ــــق یعنــی
عشــــ ــــق یعنــی اختیــار بـ ـــدی که نابــودت کنــند
ولــی اعتمــــ ــــاد کنی که این کـار را نمــیکنــند
[ جمعه 93/4/27 ] [ 10:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
دنیای بی تو …
دنیای بی تو …
مثل صبح بهاری بی گنجشک؛
نه اینکه زیبا نباشد… جذاب نیست!!!
[ پنج شنبه 93/4/26 ] [ 6:17 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
wi fi
پسری روزها پشت در منزل دخترک را میپایید؛
برای دختر سوال بود که اگر او مرا دوست دارد،
پس چرا پا پیش نمیگذارد و با پدرم صحبت نمیکند ؟!
درست است که ماشین پسرک قدیمی بود،
ولی برای دخترک عشق و محبت مهمتر بود!
روزها و ماه ها به همین منوال گذشت و دخترک بسیار کنجکاو شده بود،
روزی دل خود را قرص کرد و رفت تا حرف دل پسرک را گوش کند…
از او پرسید 6ماه است که تو کنار منزل ما می ایستی و مرا میپایی،
وقتی ماشینت را میبینم ضربان قلبم تندتر میشود و…
هدف تو چیست؟!
پسر گفت: وای فای خونتون پسورد نداره . . !
[ شنبه 93/4/7 ] [ 4:59 صبح ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
پروفایل!!!!
آقا من با اون دخترا?? که اسم پروفا?لشون رو گذاشتن
“صدف موش موش?” ?ا “غزل بوس بوس ” ?ا “مل?نا خوجمله”
?ا “آز?تا ملوسک” ?ا “مهسا عاشق پاست?ل” و… تا حد? م?تونم کنار ب?ام
ول? خدا?? د?گه “غ?م جوجو” رو نم?تونم هضم کنم
[ شنبه 93/4/7 ] [ 4:56 صبح ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
مخاطب خاص
امروز از کناره یه پسره رد شدم داشت با مخاطب خاصش تلفنی حرف میزد
که یهو گفت: قهر نکن دیگه، مگه من میمون زشته احمقِ تو نیستم؟
بعد انتظار دارین طوفان نیاد؟ زلزله نیاد؟
[ شنبه 93/4/7 ] [ 4:55 صبح ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
دیر رسیدن با هرگز نرسیدن هیچ فرقی نمیکنه
دیر رسیدن با هرگز نرسیدن هیچ فرقی نمیکنه
وقتی تو در هیچ کجای این جاده انتظار مرا نمیکشی
شده ام مثل جوانه های سرما زده
[ شنبه 93/3/31 ] [ 11:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
گذر عمر
از صدای گذر آب چنان می فهمم تندتر از آب روان.
عمرگران می گذرد......
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست!
آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست!
[ پنج شنبه 93/3/29 ] [ 11:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
دمش گرم!
تو این دوره و زمونه که همه دخترا با ساپورت و مانتو کوتاه میان بیرون
من عاشق اون دختریم که تو دمای پنجاه درجه شهرشون
با حجاب کامل میاد بیرون.
دمش گرم!
[ سه شنبه 93/3/27 ] [ 11:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]