بابا...
داشتم پروژه دانشگاه رو درست میکردم بابام اومد تو اتاقم میگه:این چیه؟
میگم:یه قطعه الکتریکی.
میگه: کارش چیه؟ میگم:توضیحش سخته.
زارت گذاشت زیر گوشم و گفت: آخه اشیک فکر کردی اون موقع که 3 سالت بود و میپرسیدی بابا من چطور درست شدم توضیحش آسون بود ؟!
[ سه شنبه 92/7/30 ] [ 7:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]