تمام شد...
تمام شد...رفتم
نخواست که بمونم..
صدایم نکرد..
نگفت : نرو ، برگرد..
و من..رفتم!
رفتم به سوی تنهایی خویش و انتظار شنیدن صدایش
که بگوید : دوستت دارم، برگرد...
[ سه شنبه 92/9/26 ] [ 6:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
صفحه اصلی | عناوین مطالب | خوراک وبلاگ | قالب وبلاگ عاشقانه هاچهــ زخمـ هایـى بر دلمـــ خورد تا یاد گرفتمــــ … هیچـــ نوازشـى بى درد نیستـــــ … |
آخرین مطالبنویسندگانلینک دوستانپیوندهاسایت آوازکطراح قالب: آوازک |
تمام شد...تمام شد...رفتم نخواست که بمونم.. صدایم نکرد.. نگفت : نرو ، برگرد.. و من..رفتم! رفتم به سوی تنهایی خویش و انتظار شنیدن صدایش که بگوید : دوستت دارم، برگرد... [ سه شنبه 92/9/26 ] [ 6:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
|
درباره وبلاگآرشیو ماهانهبرچسبهای وبشعر عاشقانه (3)
عکس عاشقانه (2)
اس ام اس عاشقانه (1)
لینک های ویژهدیگر امکاناتبازدید امروز: 336 بازدید دیروز: 28 کل بازدیدها: 247570 |
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |