یک نفر گاهی همه زندگیت است ...
یک نفر گاهی همه زندگیت است ...
برای همین است که دلت
برای همان یک نفر تنگ می شود
این روزها بار عظیمی
بر شانه هایم نشسته
باری بیشتر از توان شانه هایم
مثل الان ...
که تنها نشسته ام
نه اتفاق بدی افتاده ...
نه از دستش ناراحتم ...
نه بیمارم ... و نه ...
ولی از ته دل چیزی کم دارم
ببین ...
دستانت را
حضورت را
خود خودت را کم دارم
نه صدایت را ، آن
هم از فاصله هزار کیلومتری .
[ شنبه 94/2/12 ] [ 6:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]