گاهی...
??گاهى آدم یکى را دوست دارد که ه?چ تشابه? با او ندارد ،
اما شیفته نگاهش مى شود !
در خلوت خود ...
در شلوغى ها ...
به دور از تمام حرف ها ، به او فکر مى کند !
به خنده ها?ش دل مى بندد ؛
و با شنیدن اسم او ...
دست و پاى خود را گم مى کند ،
و لحظه اى که او لب به سخن باز مى کند ؛
خیره مى شود در صدا?ش …
حرکات لبانش !
آدم گاهى بى دلیل ...
شوخى شوخى ...
جد? ،جد? ...
عاشق مى شود ،
به همین سادگی??
[ دوشنبه 94/10/14 ] [ 5:45 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]