سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقانه ها

چهــ زخمـ هایـى بر دلمـــ خورد تا یاد گرفتمــــ … هیچـــ نوازشـى بى درد نیستـــــ …

داستانک پیامکی لیلی و مجنون

 

 

داستانک پیامکی لیلی و مجنون

پیامک زد شبی لیلی به مجنون
که هر وقت آمدی از خانه بیرون

 

بیاور مدرک تحصیلی ات را
گواهی نامه ی پی اچ دی ات را

 

پدر باید ببیند دکترایت
زمانه بد شده جانم فدایت

 

دعا کن ...

 

دعا کن مدرکت جعلی نباشد
زدانشگاه هاوایی نباشد

 

وگرنه وای بر احوالت ای مرد
که بابایم بگیرد حالت ای مرد

 

چو مجنون این پیامک خواند وارفت
به سوی دشت و صحرا کله پا رفت

 

اس ام اس زد ز آنجا سوی لیلی
که می خواهم تورا قد تریلی

 

دلم در دام عشقت بی قرار است
ولیکن مدرکم بی اعتبار است

 

شده از فاکسفورد این دکترا فاکس
مقصر است در این ماجرا فاکس



چه سنگین است بار این جدایی
امان از دست این مدرک گرایی

 



[ پنج شنبه 92/2/19 ] [ 7:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

خاطره ی خیانت یه دختر بهم...


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هر وقت تونستی برف رو سیاه کنی !
کلاغ را سفید کنی !
هروقت تونستی آتش را ببوسی !
تو آب نفس عمیق بکشی !
هروقت تونستی اشک سنگ رو ببینی !
شادیه غم را ببینی !
اون موقع من تو را فراموش خواهم کرد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خاطراتم:

همه بهم گفتن نمیمونه...دوستش داشتم

باهاش خاطره ها داشتم...خاطرات تلخ و شیرین...

زندگیم و براش میدادم...ولی ازم دور شد...دور...دور...دورتر.

تا دیگه ندیدمش...برگشت...خوشحالم بودم که بازم

پیشم میمونه...اشتباه کردم...برگشت که ضربه ی نهایی و بهم

بزنه!!!

کاش میدونست خیانت چه دردی داره!!!

دوست داشتم...ولی...ولی...برو به جهنم!



[ پنج شنبه 91/12/10 ] [ 8:24 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

بدون شرح

چه سخته آدم دوباره به دیواری تکیه بده که 1بار آوارش روش ریخته........

خدایی کی حاضره این کار و انجام بده؟



[ شنبه 91/12/5 ] [ 6:15 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

داستان تله موش


موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید !

به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد .

همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ریطی ندارد !

ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید !

از مرغ برایش سوپ درست کردند !

گوسفند را برای عبادت کننده گان سربریدند !

گاو را برای مراسم ترحیم کشتند !

و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه میکرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد !!!



[ پنج شنبه 91/11/26 ] [ 2:11 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

یک داستانه فوق العاده!!!


هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه.
وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟
هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.
فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:"آیا این تبر توست؟"
هیزم شکن جواب داد: "نه"
فرشته دوباره...
به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
دوباره، هیزم شکن جواب داد: "نه".
فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد.
روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.
فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آره!
فرشته عصبانی شد. " تو تقلب کردی، این نامردیه "
هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز "نه" می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.و باز هم اگه به کاترین زتاجونز "نه" میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.



[ پنج شنبه 91/11/26 ] [ 2:7 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

جمله ی عاشقانه

گل تقدیم شماخواستم شمع باشم که تااخرعمربرات بسوزم نامرد ادیسون برق را اختراع کردگل تقدیم شما



[ پنج شنبه 91/11/26 ] [ 2:5 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

مخصوص دختر خانوما:اگر مردی سر راهتان قرار گرفت...

به مردی که سر راهتان قرار گرفته، در صورتی که علاقه پیدا کرده اید، این احساس را نشان دهید که شما او را درک کنید و به احساساتش احترام بگذارید.•با روح و قلب او ارتباط برقرار کنید، تا به مرد ثابت شود که تنها شما می توانید او را خوشبخت کنید. چنانچه به مردی ثابت شود که شما تنها رابط روحی او هستید، سراغ کس دیگری نمی رود.•غرور های کاذب و بیجای خود را کنار بگذارید و به جای آن، اعتماد به نفس خود را تقویت کنید، یعنی اگر به کاری یا چیزی تمایل دارید، صراحتاً آشکارش سازید. در غیر این صورت اگر تمایل ندارید، می بایستی که قدرت« نه» گفتن را شجاعانه در خود باور سازید، خلاصه خجلاتی نباشید که صحبت از همه عمر و آینده شما است!

 

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 91/11/26 ] [ 2:2 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

دعا

امروزم با یک دعا تمومش میکنم:

خدایا! انقدر تنهایم نگذار که به هر خائن و نامردی بگم دوستت دارم!

 



[ یکشنبه 91/11/8 ] [ 4:20 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

مادر دوستت دارم


مادر  خسته  از  خرید  برگشت  و  به زحمت زنبیل سنگین را داخل خانه آورد.پسر بزرگش که منتظر بود،جلو دوید و گفت مامان،مامان! وقتی من در حیاط بازی می‏کردم و بابا داشت با تلفن صحبت می‏کرد،تامی با ماژیک روی دیوار اتاقی که شما تازه رنگش کرده اید،نقاشی کرد! مادر عصبانی به اتاق تامی کوچولو رفت. تامی از ترس زیر تخت قایم شده بود، مادر فریاد زد: تو پسر خیلی بدی هستی و تمام ماژیک‏هایش را در سطل آشغال ریخت.تامی از غصه گریه کرد. ده دقیقه بعد وقتی مادر وارد اتاق پذیرائی شد،قلبش گرفت.تامی روی دیوار با ماژیک قرمز یک قلب بزرگ کشیده بود و داخلش نوشته بود: مادر دوست دارم! مادر در حالیکه اشک می‏ریخت به آشپزخانه برگشت و یک قاب خالی آورد و آن را دور قلب آویزان کرد.  تابلوی قرمز هنوز هم در اتاق پذیرائی بر دیوار است!



[ یکشنبه 91/11/8 ] [ 4:17 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

همه تنهام گذاشتن...


قلب من قطعه ای از مزار تنهایی هاست / غم دنیاست که در گوشه ی قلبم پیداست

وقتی احساس کنم نیمه ای از جان منی / بی تو هر جا بروم باز وجودم تنهاست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

باور کردم تنهایی را

چقدر دلم کسی را نمی خواهد امشب...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من آن مجنون تنهای غریبم / که از سهم دودستت بی نصیبم

 به دل گفتم که روزی خواهی امد / ولی دل میداند اورا می فریبم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است
شرم دارم که شکایت کنم از “تنهایی”

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در این دنیا که حتی ابر ، نمی گرید به حال ما
همه از من گریزانند، تو هم بگذر از این تنها..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دگر تـــــــنها نیستم!!!
مدتی ست با تـــــو
در خودم...
زندگی میکنم...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ازطرف اونی که تنهاست تنها اومده تنها میره تنهاش میزارن
تنها نمیزاره تنها یه آرزو داره اونم اینه که تو تنهاش نذاری…

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این روزها برای تنها شدن، کافیست صــــــــــــــــادق باشی..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گاهی آدمهای تنها؛خیلی خوش شانس هستند، چون کسی را ندارند تا از دست بدهند .. !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو زندگی به هیچ چیز زیاد اعتماد نکن حتی سایه ات ، که جاهای تاریک تنهات می ذاره...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی؟
دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟
آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو
زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی؟


[ یکشنبه 91/11/8 ] [ 4:13 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه