سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقانه ها

چهــ زخمـ هایـى بر دلمـــ خورد تا یاد گرفتمــــ … هیچـــ نوازشـى بى درد نیستـــــ …

داستان تله موش


موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید !

به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد .

همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ریطی ندارد !

ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید !

از مرغ برایش سوپ درست کردند !

گوسفند را برای عبادت کننده گان سربریدند !

گاو را برای مراسم ترحیم کشتند !

و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه میکرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد !!!



[ پنج شنبه 91/11/26 ] [ 2:11 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه