دل بستگی...
یه روزایی یه جایی میفهمه دلت رفته.. که دیگه نمیتونی دلت و برگردونی...
دلت میره میشینه تو یه دله دیگه.. انقد تلاش میکنی برگردونیش که صاحب دل میفهمه دلت تو دلش گیره.. حالا اینجاست که دل تو انقد در تکاپو بوده که خستس و دل صاحبدل تازه نفسه..
و تو همش با خودت میگی: کاش از اول مستقیم بهش گفته بودم دلم پیشش گیره.. اونوقت دوتایی باهم راه میرفتیم و خسته نمی شدیم.. یا حداقل یه نه میشنیدم و میرفتم دنبال روزگار و کار و زندگی خودم.. خوبیش این بود که حداقل سبک میشدم.
[ شنبه 94/10/12 ] [ 11:14 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
عشق مثله دزده...
عشق مثل یه دزد آروم و ساکت وارد قلبت میشه تا به خودت میای میبینی صاحب خونه شده ولی … ولی امان از وقتی که بخواد بره ، طوری درو پشت سرش میکوبه که چهارچوب دلت فرو میریزه و تو میمونی و یه ویرونه !
[ شنبه 94/10/12 ] [ 11:5 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
کاش..
کاش من هم کسی را داشتم . . .
که با بستن چشمانم . . .
حس قشنگ نگاهش را احساس میکردم . . .
بوی نفسهایش را میشنیدم . . .
کاش من هم کسی را داشتم . . .
که حتی وقت نبودنم . . .
عاشقم باشد . . .
کاش . . .
[ پنج شنبه 94/10/10 ] [ 10:20 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
خاطرات زمستونی
یادته؟ این روزای اول زمستون و؟ تو ماشین تا ساعت 10 شب؟ دست تو دست هم.. سرت رو بازوهام.. سرت و نوازش میکردم.. آرامش هر دوتامون ... صحبت از آینده ای که هیچوقت ساخته نشد.. آ بیخیال..
تو آینده و واسه خودت ساختی...
حالا من موندم و یه دنیا.. شکر خدا بازم بد نیست..
ایشالا تو خوشبخت بشی..
[ پنج شنبه 94/10/10 ] [ 10:10 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
ایران.. ایران و باز هم ایران
یه وقتایی تنها جای حرف زدن آدم نت و وبلاگ و شبکه های اجتماعی میشه..
دلم خیلی پره! امروز از صبح کلافه و بهم ریختم..
چرا یه دانشجو باید تو 3تا خط 10تا غلط املایی داشته باشه اخه؟!؟!؟!
چرا نباید یاد بگیره چجوری تحقیق کنه؟!؟!؟!
اصلا درسته تو کارشناسی وصایا پاس کنه؟!؟! بهتر نیست جای وصایا امام واسه دانشجو ها روش تحقیق بذارن؟!؟! چرا اخه دیر به فکر میوفتیم؟!؟! چرا روش تحقیق باید واسه دکتری و ارشد باشه؟!؟! اصلا چرا جای پرورشی و ساعت خالی تو مدرسه روش تحقیق درس نمیدن؟!!؟
چرا 2 جلسه ورزش نداریم؟!؟! چرا ورزش و هم تئوری هم عملی آموزش نمیدن؟!؟! چرا همش باید فوتبال باشه؟!!؟!؟ چرا هیچکس ارزش این چیزا و نمیدونه اخه!؟!؟
بخدا ما همون ملت متمدنیم که 3000سال پیش قانون داشتیم.. همون ملتیم که باهوشترین مردم دنیا و تشکیل میدیم.. یکم فکر کنیم.. فقط یه کم..
[ پنج شنبه 94/10/10 ] [ 12:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
روزگار و دوستام
همین الان ساعت 19:16
دلم واسه دوستام تنگ شده.. واسه روزای خوب و شادی
واسه مسخره بازی با دوستام..
واسه کافه پنگوئن و بستنی با روزبه و امیرحسین
واسه پیراشکی داغه ساعت 6.45
پیاده رفتن زیر بارون... یه کوچولو ام واسه درس خوندن!!!
ادما هرچی بزرگ میشن تنهاتر میشن و دغدغه هاشون بیشتر
هر کدوم از دوستا میرن سراغ زندگی خودشون و بقیه و یادشون میره
عیب نداره... من به یاد همشون هستم به جاش
دوستای خوب، روزای خوب، زندگی خوب
همتون و دوست دارم هزار تا!!!
[ چهارشنبه 94/10/9 ] [ 7:14 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
کمی به اطرافمان بیشتر اهمیت بدیم...
نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید
معشوقه اش از درخت متنفر نبود
و در دفتر خاطراتش نمی نوشت:
اشک های من هم به زمین می افتاد
اما تو سیب را ترجیح دادی
[ چهارشنبه 94/10/9 ] [ 7:6 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
هعی...
گاهی سخت میشود
دوستش داری ونمیداند
دوستش داری ونمی آید
دوستش داری وسهم تو ازبودنش
فقط تصویریست رویایی درسرزمین خیالت
دوستش داری وسهم توازاین همه تنهایی است
[ چهارشنبه 94/10/9 ] [ 1:12 صبح ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
عشق
برای عاشق شدن
نباید یک شخصیت متفاوت را دوست داشت ،
برای عاشق شدن
باید یک شخصیت عادی را متفاوت دوست داشت !
[ چهارشنبه 94/10/9 ] [ 1:11 صبح ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
love is...
Love is your eyes…when I stare on those
Love is your face… when I touch your lips
Love is your heart…when I feel that beats
This loves will be lost
This life will be end
But sthwill be viable
Your love when I have it in my conscience
[ دوشنبه 94/10/7 ] [ 4:18 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]