عشق
لعنت بر من که بی عشق ماندم و کردم دنیایم را قفس ،هیچی برای گفتن ندارم...
عشق تو 2 قدمی من چرخ میزنه و من نمیبینمش.
حسودی میکنم به خودی که میتوانست گرگ نباشد،به خودی که عاشق باشد و در راه عشق با رغبت جان دهد. هنوز نیمه ی دیگرم را نیافته ام نفسم که بی عشق بیرون میاید،آتشم میزند.
اما از عشق هم میترسم..... وقتی نفست برای کسی بیرون میاید همیشه تمام هراست از این است که آن کس را از دست بدهی........آخ ز این دنیا من یکی آخرش از یک طرف زنجیر عشق و هوس جر میخورم و پاره میشوم........
[ پنج شنبه 93/10/4 ] [ 9:56 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
کمبود ِ محبتت را به اشتراک بگذار
کمبود ِ محبتت را به اشتراک بگذار با نامحرما?
که آنا? این "برهنگـے افکارت" را هزارا? لایک خواهند زد .
تاسف بار است حال و روز کسـےکه تشنه ے نگاه دیگرا? باشد
[ پنج شنبه 93/10/4 ] [ 9:52 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
عادت
عادت نـــــــــــــدارم درد دلـــــــــــــــم
را به همــــــــــــــــــــه کــــــــــــس بگویــــــــم
پس خاکـــــــــش میکنـــــم زیر چهره خنـــدانـــــم
تا همــــــــــه فکـــــــر کننـــــــــــــــد.....
ن دردی دارم ن قلبــــــــــــــــــی..!!
[ پنج شنبه 93/10/4 ] [ 9:49 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
قلب
پزشکان اشتباه می کنند !
نزدیکترین عضو به قلب انسان کمر اوست!
هر بار که قلب کمی می رنجد
کمر از ده جا می شکند!!!
[ پنج شنبه 93/10/4 ] [ 9:49 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
به سلامتی
به سلامتی آرزوهایی که هیچگاه لمس نکردی
به سلامتی عشقی که طالعش با تو نبود و هنوزم دوستش داری
به سلامتی شب هایی که تو در تنهاییت گریه کردی و ندانستی چرا ....!
[ پنج شنبه 93/10/4 ] [ 9:47 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
عشق
و رویای ما به حقیقت پیوست ، قلبهای ما به هم پیوست و زندگی آغاز شد…
به تو رسیدم در اوج آسمان عشق ، این بود قصه ی من و تو و سرنوشت….
تو آمدی و دنیا مال من شد ، همه ی انتظار و دلتنگی ها و غصه ها تمام شد
تو آمدی و عشق آمد و پیوند ما در کتاب عشق ثبت شد….
باور نداشتم مال من شده ای ، لحظه ای به خودم آمدم و دیدم همه زندگی ام شده ای
عشق معجزه نیست ، حقیقتیست در قلب ها که پنهان است
به پاکی عشق ، به لطافت با تو بودن و ما با هم آمده ایم که به همه ثابت کنیم معنای عشق واقعی را….
تو همانی که من میخواستم ، مثل تو کسی در دنیا نیست برایم ، مثل تو هیچگاه نیامد و نمی آید و نخواهد آمد ، تو اولین و آخرینی برایم….
و با عشق پرواز میکنیم ، میرویم به جایی که تنها آرامش باشد در بینمان، تا در یک سکوت عاشقانه و در اوج آرامش بدون هیچ غمی در آغوشت آرام بگیرم !
اینبار سکوت زیباست، چون درونش یک عالمه حرفهاست ، حرفهایی در دلهای من و تو ، که هم تو میدانی راز دلم را و هم من میدانم راز درونت را…
و من ثابت کردم عشق هست ، تو همیشه هستی ، و روزی میرسد که ثابت خواهم کرد از عشقت خواهم مرد….
و من و تو همسفران عشقیم تا ابد ، این احساسم همیشه در قلبت بماند….
[ پنج شنبه 93/10/4 ] [ 9:46 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
موهای یک زن
موهای یک زن خلق نشده
برای پوشانده شدن
یا برای باز شدن در باد
یا جلب نظر
یا برای به دنبال کشیدن نگاه
موهای یک زن خلق شده
برای عشقش
که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود...
عطر مو های یک زن فراموش شدنی نیست!
دنیــــا فهمـید خیلی حــقیر است وقتی گفتم :
یک تارمــوی "تــــــــــ♥ـــــــو " را به او نمیدهم...
[ پنج شنبه 93/10/4 ] [ 9:44 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
گاهی ...
گاهی ... به خاطر کسی که دوستش داری باید عاشق بشی تا مجبور نشی به کسی که دوستش نداری بگی دوست دارم اینو وقتی میفهمی که برای دوست داشته شدن باید جون بکنی
[ پنج شنبه 93/10/4 ] [ 9:43 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
به یاد کسی که
به یاد کسی که عاشق دریا بود اما قایق نداشت...
به یاد کسی که دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت...
به یاد کسی که زجر کشید اما ضجه نزد...
به یاد کسی که زخم داشت اما ناله نکرد...
به یاد کسی که نفس میکشید اما همنفس نداشت...
به یاد کسی که خندید اما کسی غمش را ندید...
[ پنج شنبه 93/10/4 ] [ 9:40 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]
پـس ایـن چـــی ؟!
از کارتون توی یک اداره مدرن راضی نیستین؟
پـس ایـن چـــی ؟!
هنوز هم از گرسنگی مینالید؟
پـس ایـن چـــی ؟!
از خواب توی تخت خواب سفتتون خسته شدین؟
پـس ایـن چـــی ؟!
هنوز قدر محبت و مراقبت های والدینتون رو نمیدونین؟
پـس ایـن چـــی ؟!
ادامش جالبتره ببین...
[ دوشنبه 93/8/12 ] [ 8:0 عصر ] [ حمیدرضا حق رنجبر ]